نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در سالهای اخیر، آنچه بیش از هر چیز در فضای اداری و مدیریتی کشور به چشم میآید، نبودِ یک سازمان و ساختار منسجم برای حکمرانی و مدیریت کلان منابع انسانی دولت است. دستگاههای اجرایی، وزارتخانهها و نهادهای مختلف، هر یک ساز خود را میزنند و به جای همافزایی، در چرخهای از تداخل وظایف، تصمیمهای متناقض و پاسخگویی گنگ گرفتارند. نتیجه، چیزی جز بینظمی مدیریتی، فرسودگی سیستم اداری و کاهش سرمایه انسانی دولت نیست.
ابلاغ آییننامه جدید مربوط به کارکنان غیرهیأت علمی وزارت علوم را میتوان یکی از مهمترین تلاشها برای بازآرایی نظام منابع انسانی در آموزش عالی دانست. این آییننامه از جهاتی گامی رو به جلو است؛ زیرا ساختار وظایف را شفافتر کرده، به طبقهبندی مشاغل توجه نشان داده و مسیر رشد حرفهای را تا حدی منظمتر کرده است. توجه به آموزشهای مستمر و شایستگیمحوری نیز از نکاتی است که در صورت اجرا، میتواند کیفیت خدمات اداری و تخصصی دانشگاهها را ارتقا بخشد.
جنگها، فراتر از برخوردهای نظامی صرف، اختلالاتی چندوجهی در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی کشورها ایجاد میکنند. تجربه جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، درسهای مهمی در زمینه ضعفها و قوتهای مدیریتی در مواجهه با بحرانهای پرشدت و کوتاهمدت به همراه داشت. یکی از مهمترین این درسها، جایگاه حیاتی مدیریت منابع انسانی بهعنوان عنصر کلیدی در تابآوری سازمانی و استمرار عملکرد در بحران است.