نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آیا وقت آن نرسیده که پیش از باور هر ادعایی، بپرسیم: «سندش کو؟»
به گزارش رسانه نسام، نمونهٔ اخیر این شایعات، ادعای ساخت «ورزشگاه بصره» با هزینه ایران است؛ خبری که نه تنها توسط اسناد رسمی شرکت آمریکایی سازنده و دولت عراق رد شده، بلکه حتی یک ریال از بودجه ایران در آن هزینه نشده است. با این حال، برخی با تکیه بر سادهاندیشی بخشی از جامعه، این دروغ را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر جا میزنند.
در این میان، علی دایی، چهره شناخته شده فوتبال ایران، بدون ارائه کوچکترین سند یا تحقیق، ادعای مشارکت ایران در ساخت این ورزشگاه را تکرار کرده است. جالب آنکه حتی یک جستجوی پنجثانیهای در فضای مجازی، سندی رسمی از شرکت آمریکایی «استیبلر استادیوم» را نشان میدهد که مسئولیت ساخت این پروژه را برعهده داشته است. سوال اینجاست: چرا برخی افراد، از ورزشکاران گرفته تا کاربران عادی، خود را مجاز به تحلیلهای سیاسی و اقتصادی بدون پایه علمی میدانند؟
به نظر میرسد مخاطبان امروزی، شیفته روایتهای پیچیده و پر از «پشت پرده» هستند؛ روایتهایی که ترکیبی از ملیگرایی، فساد ادعایی، و توطئههای نهادهای خاص باشند. همین تمایل، زمینه را برای پذیرش شایعاتی مانند «هزینه ایران در ورزشگاه بصره» فراهم میکند، بیآنکه پرسشی درباره منبع یا سند مطرح شود.
نکته تلخ ماجرا، سکوت یا فرار رسانهها و افراد شایعهساز پس از آشکار شدن دروغ است. آیا علی دایی یا دیگران حاضرند پس از تکذیب رسمی این ادعا، عذرخواهی عمومی کنند؟ تجربه نشان داده پاسخ منفی است. معمولاً یا با جملاتی مانند «منبعم فلان صفحه مجازی بود» خود را تبرئه میکنند یا به سکوت مطلق پناه میبرند.
در بسیاری از کشورهای جهان، انتشار اخبار کذب بدون سند، جرم محسوب میشود و فرد خاطی مجبور به پرداخت جریمه یا اصلاح خبر است. اما در ایران، هنوز قانون شفافی برای مقابله با این پدیده وجود ندارد. نتیجه؟ هر کاربری با یک گوشی موبایل، خود را تحلیلگر سیاسی میداند و هر دروغی را به خورد جامعه میدهد، بیآنکه ترسی از پیگرد قانونی داشته باشد.
شاید تنها راه رهایی از این چرخه معیوب، تبدیل پرسش «سندش کو؟» به فرهنگ عمومی باشد. پیش از بازنشر هر خبری، از خود بپرسیم: آیا این ادعا سند معتبر دارد؟ آیا منبع آن قابل اعتماد است؟ یا صرفاً یک سناریوی هیجانانگیز برای جلب توجه است؟ واقعیت این است: بمبهای خبری بیهزینه، تنها در جوامعی منفجر میشوند که مردمش، عطش «سوختن» بیش از «دانستن» داشته باشند!
نشست پیگیری مصوبات سفر اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به آذربایجان شرقی (در تیرماه ۱۴۰۴)، با حضور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی (به همراه معاونان وزارتخانه و مدیران عامل هلدینگهای شستا، صباانرژی و تیپیکو) و استاندار آذربایجان شرقی (به همراه معاون عمرانی) برگزار شد.
عصر سهشنبه ۱۲ آذرماه، مدیرکل صدا و سیمای مرکز استان آذربایجان شرقی با حضور در عمارت تاریخی استانداری با دکتر بهرام سرمست دیدار کرد.
در سالهای اخیر، آنچه بیش از هر چیز در فضای اداری و مدیریتی کشور به چشم میآید، نبودِ یک سازمان و ساختار منسجم برای حکمرانی و مدیریت کلان منابع انسانی دولت است. دستگاههای اجرایی، وزارتخانهها و نهادهای مختلف، هر یک ساز خود را میزنند و به جای همافزایی، در چرخهای از تداخل وظایف، تصمیمهای متناقض و پاسخگویی گنگ گرفتارند. نتیجه، چیزی جز بینظمی مدیریتی، فرسودگی سیستم اداری و کاهش سرمایه انسانی دولت نیست.
پیشنشست کنگره ملی بزرگداشت آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی، به همت دانشگاه صنعتی تبریز و همکاری ادارهکل تبلیغات اسلامی آذربایجانشرقی، با حضور علما، فضلا، رؤسای حوزههای علمیه و جمعی از دانشگاهیان در سالن آمفیتئاتر ادارهکل تبلیغات اسلامی استان برگزار شد. در این نشست، آیتالله مطهریاصل با تبیین جایگاه علم و تقوا در شخصیت آیتالله میلانی، او را نماد پیوند عقل، عرفان و خدمت به مردم دانست.